توسعه و رفاه در کنار امنیت بهعنوان یکی از دو وظیفة اصلی دولتها، در عصر جهانیشدن، مطلوبیت غیرقابل تردیدی پیدا کرده است. شتاب تلاش دولتها برای رسیدن به سطوح بالاتری از توسعه و رفاه بهویژه پس از پایان جنگ سرد، افزایش چشمگیری یافته و در بسیاری از کشورها تلاش پیوستهای برای بهدست آوری سهم بیشتری از ثروت جهانی آغاز شده است. در واقع، پایان جنگ سرد این فرصت را برای بسیاری از نظامهای سیاسی ایجاد کرد تا با بازتعریف اسباب و انگیزههای دوستی و دشمنی، افزایش منافع ملی خود را در فضای جدید جهانی دوباره تعریف کنند. بیگمان، کشورها زمانی میتوانند بیشترین بهره را از فضای نوین جهانی ببرند که ارزیابی واقعبینانه و منصفانهای از رویهها و سیاستهای خرد و کلان در هر دو حوزة درونی و بیرونی داشته باشند. به زبان دیگر، نگرش توسعهمدار در فضای نوین جهانی دارای الزاماتی در هر دو حوزة سیاست داخلی و خارجی میباشد.
در جمهوری اسلامی ایران، آمادهسازی، پذیرش و ابلاغ سند چشمانداز بیست ساله را میتوان رویکردی نوین به سیاست، در هر دو حوزه خرد و کلان دانست. این رویکرد پیشنهادی، بهراستی، در پی ایجاد خردورزی و پیوستگی در همه اقدامات و سیاستهای کشور در حوزهها و سطوح گونهگون ملی برای فراهم ساختن ضرورتهای دوگانه بنیادین (رفاه و امنیت) در چهارچوب فرآیند توسعه ملی است. از اینرو، در حوزة سیاست خارجی و شیوة تعامل با جهان بیرونی، سند «چشمانداز بیست ساله» با طرح و تأکید بر مفهوم محوری «تعامل سازنده» به تعیین راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران در عرصة بینالمللی با توجه به الزامات فراهم آوردن ثبات و امنیت لازم برای دست یافتن به برنامه توسعه کشور پرداخته است.
این مقاله با توجه به روح کلی حاکم بر سند چشمانداز و همچنین هدف نهایی تصریح شده در آن (تبدیل شدن به یک کشور توسعه یافته و قرار گرفتن در جایگاه نخست اقتصادی، علمی و فناوری منطقه آسیای جنوب غربی) در پی تبیین و توضیح این مدعاست که تنها از راه در پیش گرفتن و پیگیری یک سیاست خارجی توسعهگرایانه در چهارچوب راهبرد تعامل سازنده دستیابی به اهداف چشمانداز امکانپذیر خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که از یک سو براساس سند چشمانداز بیست ساله یکی از مهمترین اهداف خود را توسعه قرار داده و از سوی دیگر بهعنوان کشوری که اسلامی بودن نظام جزو ویژگیهای اصلی و دگرگونناشدنی آن است، در این زمینه با دو وظیفه و تعهد موازی روبهرو است: نخست، وظیفهای که آموزههای دینی، دولت اسلامی را به آنها متعهد میسازد و دوم، تعهدی که جمهوری اسلامی ایران مانند یک دولت ملی ـ و همانند سایر دولتهای دیگر ـ با آن روبهرو است. از نظر اسلام، تلاش حاکم اسلامی برای افزایش رفاه و سعادت دنیوی مردم تلاشی مقدس بوده و یکی از وظایف اصلی حاکم اسلامی به شمار میآید. بنابراین، به این دو دلیل، جمهوری اسلامی ایران نیازمند در پیش گرفتن روشها و سیاستهای در هر دو سطح داخلی و خارجی برای رسیدن به سطح مطلوبی از رشد و توسعه است.
:: بازدید از این مطلب : 955
|
امتیاز مطلب : 130
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26