هـر فرد، خانواده ، تشكيلات و جامعه اى ، كم و بيش ، داراى اسرار و اطلاعاتى است كه ديگران نـبـايـد از آن آگاه گردند، زيرا بر ملا كردن آن براى ديگران ، چه بسا سبب لطمه خوردن يا نابودى گردد. رازهـا نـسـبـت بـه افراد، تشكيلات ، جامعه ها، زمانها و مكانهاى مختلف ، گوناگون بوده و حتى اهـمـيـّت آن نـيز نوسان دارد. گاه مطلبى براى مجموعه اى راز محسوب مى شود كه بايد محفوظ بـمـانـد، ولى هـمـين نوع آگاهى براى مجموعه ديگر نه تنها مخفى كردنش سودى ندارد، بلكه برملا شدنش سودمندتر است . بطور مثال : انـتـشـار عـمـلكـرد و توليد يك كارخانه ، دادن بيلان كار، شيوه استخدام افراد، برنامه آينده ، كـارى عـادى و حـتـى سـودمـنـد اسـت ، ولى چـنـيـن كارى در يك مجموعه نظامى يا اطلاعاتى نوعى خودكشى و انتحار محسوب مى شود.
صاحبدلی را گفتند٬ چگونه راز نگاه می داری؟
گفت: نخست وی را در زندان سینه حبس کرده و سپس به گور دل می سپارمش.
ضرورت رازدارى
هـر فـردى در زنـدگـى فـردى و اجـتـمـاعـى خـويـش ، خـواه نـا خواه مطلبى براى نگفتن دارد كه بـايـستى در نگهدارى آن كوشا باشد، برخى مربوط به خود و برخى مربوط به خانواده يا جـامـعـه و غـيـره است ، بايد هر راز و رمزى در محدوده مجاز خود حفاظت شود. امروزه با توجه به وسـائل قـوى و حـسـّاس جاسوسى و اطلاعاتى و كاربرد آن در سرنوشت ملّتها، ضرورى بودن رازدارى بـديـهـى و شـناخته شده است و گذشته از آنكه فضيلت اخلاقى به حساب مى آيد، در موفقيت و كارآيى زندگى تاءثيرى بسزا دارد.
امير مؤ منان عليه السلام فرموده است : (اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَالْحَزْمُ بِاِجالَةِ الرَّاءْىِ وَ الرَّاءْىُ بِتَحْصينِ الاَْسْرارِ)(203)
پـيـروزى بـسـتـه بـه محكم كارى است و آن هم بستگى به انديشه دارد و انديشه به نگهدارى رازهاست .
در سخنى ديگر، موفقيتها را در سايه رازدارى دانسته و فرموده است : (اَنْجَحُ الاُْمُورِ ما اَحاطَ بِهِ الْكِتْمانُ)(204)
موفقترين كارها آن است كه پنهان كارى آن را فرا گيرد.
و بـر عـكس ، افشاى اسرار سبب عدم موفقيت و حتى باعث سقوط مى شود. چنان كه حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: (اِفْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ)(205)
برای جنگ نرم اصطلاحات مختلفی وضع شده است. آنچه با عنوان "soft war" یا جنگ نرم مطرح میشود در ادبیات غرب بیشتر به قدرت نرم یا "soft power" شناخته شده است كه زیربنای فكری آن اولین بار توسط جوزف نای به شكلی علمی مطرح شد. مهمترین حوزهی اعمال و تأثیرگذاری قدرت نرم بر طرف مقابل، حوزهی رسانه است. بهرهگیری از رسانهها و امكاناتی كه فرد را قادر میسازد تا برای تأثیرگذاری بر طرف مقابل،بهاِعمالقدرتبپردازد. نگاهی به گذشتهی جنگ نرم نشان میدهد كه در طول تاریخ بشر، از همان ابتدا كه جنگ سخت آغاز شد، عملیات روانی یا جنگ نرم نیز صورت میگرفته تا از شورشهایی كه در مناطق تسخیر شده بهوجود میآمده، جلوگیری شود. زمانی كه چنگیزخان قصد حمله به منطقهای را داشت، موجی از هراس در آن كشور پخش میشد. تجّاری كه از مناطق تحت كنترل چنگیزخان میآمدند، برای دیگران تعریف میكردند كه او چگونه با مردم برخورد میكند و كشتارها به چه صورت است و اگر شخصی مقاومت كند، نابود میشود. بدین ترتیب پیش از ورود چنگیزخان به هر منطقه، روحیهی مردم شكسته شده بود. رومیان و یا اسكندر از مناطقی كه در جنگها عبور میكردند، خودها و زرههای بزرگی را كه چند برابر انسان معمولی بود طراحی كرده و آنها را عمداً در مسیر جا میگذاشتند تا لشكریان مقابل، تصور كنند سربازان آنها غول پیكرند و عملاً روحیهی مقامت طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و وحشت را گسترش میدادند. بنابراین هر حركتی كه روحیهی یك ملت را هدف گیرد، عملیات و جنگ نرم و نوعی اعمال قدرت نرم است.
اولین كسی كه روی این مسأله كار كرده است، "سان تزو" است كه در كتاب هنر جنگ نكتهای را مطرح میكند و میگوید: "میشود جنگید، اما مهمترین كار این است كه شما در یك نبرد بدون جنگ، پیروزی را به دست بیاورید!" چیزی كه او مد نظر قرار داده، همان عملیات روانی و جنگ نرم است. باید به استراتژیهای رقیب و روحیهی او حمله كرد؛ بهگونهای كه آنها بپذیرند كه شكست خواهند خورد. اگر كسی در ذهنش بپذیرد كه شكست میخورد، حتماً در دنیای واقه نیز شكست خواهد خورد. زیرا آنچه فرد را به مقاومت تشویق میكند،روحیهاست.
از سوی دیگر، هزینهی جنگ نرم بسیار كمتر از جنگ سخت است. به معاویه میگفتند: چرا اینهمه پول برای خرید افراد و تبلیغات خرج میكنی؟ یكی از پاسخهای معاویه این بود كه هزینهی جنگ، بسیار بیشتر از این است. بنابراین معاویه نیز به گونهای عملیات نرم انجام میداد اما امروزه به شكل علمی به این قضیه پرداخته میشود. بنابر آنچه گفته شد، اگر بخواهیم تعریفی از عملیات و جنگ نرم ارائه دهیم، میتوان گفت: "هر حركتی كه احیاناً به عنوان مقدمهی جنگ نظامی مطرح میشود و روحیهی طرف مقابل را هدف گرفته است" بنابراین تمام برنامهریزیهایی كه در این چارچوب باشد، جنگ نرم تعریف میشود.
در سالهای اخیر جنگ نامتقارن بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته و بسیاری از مباحث جاری در حوزه سیاستهای دفاعی و امنیتی، از این مقوله تأثیر پذیرفته است. اغلب از اصطلاح نامتقارن برای توضیح مجموعه عوامل پیدا و پنهان در نبردهای بین دو کشور غیر همطراز استفاده میشود. ابعاد جنگ نامتقارن از واقعیتی پرده بر می دارد که بخش دفاعی_ امنیتی از یکسو تحت تأثیر تحولات بیرونی و از سوی دیگر به دلیل دگرگونی های درونی، وضعیتی متفاوت پیدا کرده است. اگر بر این مجموعه عوامل و مؤلفه های فرهنگی و روانی را بیافزائیم مفهوم نامتقارن را پیچیده تر میکند. بنابراین طرح موضوع جنگ نامتقارن در حوزه دفاعی و امنیتی و تحلیل های راهبردی امنیت دفاعی و ملی کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران نشان از اهمیت این موضوع دارد. در این نوشتار با بیان ابعاد جنگ نامتقارن آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران در صدد طرح پاد استراتژی های نامتقارن جمهوری اسلامی ایران( در نوشتار های آتی) در حوزه دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ بی قاعده آمریکا و اسراییل هستیم. ارائه الگویی برای دکترین دفاع نامتقارن در حوزه های دفاعی و امنیتی و مؤلفه های آن، موضوعی است که کارشناسان سیاست دفاعی را به بحث و بررسی فرا میخواند.
1-مفهوم جنگ نامتقارن
استراتژی های نامتقارن به نقاط آسیب پذیر حمله می کنند که دولت هدف آنها را نشناخته یا در مقابل تهدیدو رفع آن سرمایه گذاری نکرده است. این استراتژی ها متکی به تدابیر عملیاتی هستند. به علاوه، آنها در خدمت افراد سیاسی یا استراتژیکی هستند که با اهدافی که دولت مورد نظر تعریف می کند یکی نیست. جنگ نامتقارن طبق تعریف وقتی صورت می گیرد که دو اردوگاه جنگی از لحاظ منابع انسانی و منابع مادی کاملاً یا نسبتاً معادله برابری ندارند به گونهای که در یک طرف عنصر قوی و در طرف دیگر عنصر ضعیف قرار دارد.
عنصر تأثیرگذار و تعیین کننده در جنگ نامتقارن اقدام مناسب، وجود سازماندهی و تفکر متفاوتی نسبت به حریفان برای به حداکثر رساندن برتری خود و در نهایت استفاده از نقاط ضعف دشمن و بدست آوردن ابتکارعمل در میدان نبرد است. در حقیقت نامتقارن ها را میتوان در ابعاد و حوزه های مختلفی یافت و خلق نمود. باید موارد اعمال فشار و بوجود آوردن تهدید علیه دولت هدف را مشخص کرد و با این فرصت می توان در سطح تاکتیکی و استراتژیکی و نیز در حوزه ی سیاسی، فرهنگی و روانی به وضعیت و شرایط نامتقارن دست یافت.
نامتقارن ممکن است استراتژیکی، عملیاتی یا ترکیبی باشد. همچنین می تواند مستلزم روش ها، تکنولوژی ها، ارزش ها، سازمان ها، دورنمای زمانی و یا ترکیبی از این ها در یک پروسه کوتاه مدت یا بلند مدت باشد. ممکن است مجزا بوده یا بتوان آن را همراه با رویکرد های متقارن تعقیب نمود. سرانجام اینکه ممکن است هم دارای بعد روانی و هم فیزیکی باشد. با تدوین یک دکترین دفاع نامتقارن می توان برابری نظامی را با ایجاد اختلال در اتحاد دشمن به برتری تبدیل نمود. جنگ نامتقارن ایجاد اختلال در ارتباطات روحی، اطلاعاتی، فضایی، استراتژیکی و لجستیکی را هدف قرار می دهد. انواع تسلیحات جدید، ترکیبات جدید، و الگوهای پدافند دفاعی و امنیتی متفاوت می تواند عدم تقارن را بوجود آورد. اما جنگ نامتقارن مطمئناً تنها به بخش نظامی محدود نمی شود. ابعاد سیاسی و اخلاقی، اطلاعاتی، فضایی و شناختی نکات بالقوه ای را برای عدم تقارن های ویرانگر ارایه می کند.
مادر مثل مداد می ماندکه هر لحه تراشیدن و تمام شدنش را میبینی ! اما پدر, مثل خودکار می ماند و شکل ظاهریش تغییر نمی کند و !فقط یک دفعه می بینی دیگر نمی نویسد!
:: برچسبها:
پدر ,
مادر ,
:: بازدید از این مطلب : 568